تاریخ انتشار:سه شنبه 24 آذر 1394
شناسه نویسنده:
چرا «وفا» را به یاد می آوریم؟
اولین تجربه ها همیشه به یاد خیلی ها می مانند، نمی گویم ماندگار می شوند اما تلنگری کافی است که خوب به یادشان بیاوریم، با جزییات کامل حتی اگر دوستشان نداشته باشیم و خاطره خوشی از خودشان برای مان باقی نگذاشته باشند
به گزارش جشنواره سیما؛ وفا را به یاد می آوریم چون:
1-«وفا» سریالی به کارگردانی محمدحسین لطیفی که در سال 85 و در همزمانی نوروز و ماه صفر از تلویزیون پخش شد از همان اولین هاست. این سریال داستان جوانی به نام ژوبین پناهی بود که به جرم جاسوسی برای کشور اسرائیل در لبنان زندانی شد. او به دلیل مشکلات روحی و روانی که پس از کشته شدن پدر و مادرش در انفجار بمبی در قبرس، پیدا کرد به بیمارستان منتقل و توسط مامور ویژهای از سوی اسرائیل ربوده و به لبنان منتقل میشود اما به دلیل عشقی که به دختر لبنانی داشت با اسرائیلیها مخالفت کرد.
لطیفی که پیش از این سریال، فیلم هایی سینمایی چون، «سرعت»، «عینک دودی»، «خوابگاه دختران» و «دختر ایرونی» و همچنین سریالهایی چون «کت جادویی» و «همسایهها» را در کارنامه کاری خود داشت، این بار بعد از سریال «صاحبدلان» برای دومین بار به ایمان که مساله بسیاری از جوانان آن روزها و این روزهاست، پرداخت.
پوریا پورسرخ به عنوان نقش اصلی با این سریال توسط لطیفی به دنیای بازیگری معرفی شد. با اینکه پورسرخ اولین های بازیگری اش را تجربه می کرد اما «وفا» از خیلی از سریال ها و فیلم های سینمایی که با حضور او از تلویزیون پخش می شود و یا روی پرده سینماها می رود، تجربه موفق تری بود. این تجربه موفق در فیلم سینمایی «روز سوم» به کارگردانی لطیفی نیز برای پورسرخ تکرار شد و انگار حالا دیگر معرف او گرههای بازی این بازیگر جوان را شناخته بود.
حضور پوریا پورسرخ برای اولین بار جلوی دوربین و در مقابل هانیه توسلی، بازیگر نقش وفا، یکی از دلایل به یاد سپردن این سریال است. توسلی برای اولین بار سال 79 و درست زمان حضورش جلوی دوربین در سریالی به نام «غریبه» جواد ارشاد حضور پیدا کرد، اما چندان دیده نشد.
2-«وفا» اولین سریالی بود که عشق جاسوسی از موساد به دختر لبنانی (نه دختری ایرانی) را نشان می داد و دو شخصیت اصلی فیلم ربطی با ایران نداشتند. البته فیلمنامه شخصیت های فرعی زیادی داشت که بالاخره به نوعی به ایران و اتفاقات داخلی و بین المللی آن مربوط می شد، اما تمرکز اصلی سریال بر وجه ملودرام فیلمنامه بود و همین باعث می شد داستان عشق دو غیر ایرانی به یکدیگر برای مخاطب جذاب تر شود.
در کنار همه این ها عاقبت به خیری ژوبین (پوریا پورسرخ) با مرگ و ناکام ماندنش در عشق، «وفا» را از یک پایان کلیشه ای نجات داد. اگرچه لطیفی اسیر کلیشه ای دیگر شد و سریالی که تا انتها، نسبتا خوب پیش رفت و به جز روایت عاشقانه، پلیسی و گاهی هم سیاسی!، دنبال باقی موضوعات نبود، به یکباره به شکل اغراق شده ای عنصر مذهب را وارد داستان کرد و از قهرمان معمولی و عادی سریال، اسطوره ساخت.
3-«وفا» از معدود سریال هایی تلویزیونی بود و هست که به طراحی چهره و لباس اهمیت داد. البته اگر نگاهی به کارنامه کاری لطیفی داشته باشیم، می بینیم در بیشتر فیلم ها و سریال هایش این اهمیت دیده می شود، مانند «صاحبدلان». اما از آنجایی که هانیه توسلی بازیگر نقش وفا این بار با یک پوشش لبنانی حاضر می شد، برای بسیاری قابل توجه تر از شخصیت های دیگر در باقی سریال ها بود. بدعتی که خانم های با حجاب در سر کردن روسری بعد از این سریال گذاشتند، مربوط به تاثیر اجتماعی و رفتاری سریال «وفا» بود که پرداختن به آن در حوصله این بحث نیست.
4-تیتراژسریال ها در دهه هشتاد یکی از روش های جذب مخاطب بود. مردم آن روزها به اول و آخر سریال ها توجه بیشتری داشتند و شاید بهتر باشد بگوییم فرصت کافی برای دنبال کردن یک مجموعه تا انتها وجود داشت. درست برعکس این روزها که با تعدد شبکه های تلویزیونی، حضور بهترین خواننده ها در تیتراژ پایانی نیز امتیازی برای یک مجموعه محسوب نمی شود. دهه 80 اگر در پایان سریالی خواننده معروفی ترانه خوبی را که موسیقی درست رویش نشسته بود می خواند، مخاطب رغبت بیشتری به دیدن آن نشان می داد حتی اگر خود سریال حرفی برای گفتن نداشت. «وفا» سه فاکتور تیتراژ خوب را با هم داشت. ترانه اهورا ایمان با صدای محمد اصفهانی و موسیقی علیرضا کهن دیری هارمونی کافی را به دست آورده بود و همین مخاطب را تا آخر پای تلویزیون می نشاند.
5-بازی فرهاد قائمیان و هانیه توسلی بازیگران «وفا» از استاندارهای بازی های مرسوم در سریال های تلویزیونی بالاتر بود.درباره فرهاد اصلانی دیگر بازیگر این سریال هم باید گفت که اصلا بد بازی کردن را بلد نیست و به همین خاطر مخاطب به خوب بازی کردن او عادت دارد.
محمدحسین لطیفی کارگردان خوبی است و نشان داده که دوربین و مدیوم را به خوبی می شناسد. زمانی که حوصله کند اگر با تمرکز و دقت بیشتری فیلم بسازد و اجازه ندهد احساسات بر عقلانیتش غلبه کند، ماحصل کارش منطقی و باورپذیرتر خواهد بود.
الهام نداف
انتهای پیام/ن